خلاصه داستان : «ریچل» مادری خانه دار است که در زندگی اش به مشکلاتی برخورد کرده. او برای بهبود بخشیدن به رابطه اش با شوهرش، به یک کلوب رقص می رود و در آنجا با رقاصی بنام «مک کنا» آشنا می شود و ...

خلاصه داستان : ارنی و خواهر کوچکش جولیا به همراه بهترین دوستشان مکس هنگامی که در حال بازی کردن در کارگاه پدرشان بودند، به طور کاملا تصادفی ماشین زمانی که پدرشان ساخته بود را فعال می کنند و پس از چند ثانیه خود را در میلیون ها سال قبل می یابند. در همین حین هنگامی که آنها از ترس جانشان به مکان های مختلف فرار می کنند، یک دایناسور مادر به نام تیرا آنها را به فرزندی قبول می کند و...

خلاصه داستان : چهار دوست که در روابط اجتماعی دچار مشکلات زیادی هستند علیه گروههای محبوب مدرسه خود نقشه ای طراحی می کنند و...

خلاصه داستان : داستان این انیمیشن درباره گروهی از حیوانات جنگل می باشد که وقتی می بینند جنگل در آستانه نابودی است قصد سفر میکنند اما…

خلاصه داستان : پسری در یک مراسم با دختری ناشناس که ماسک بر چهره دارد می رقصد و عاشق او می شود، اما بعد از این مراسم او به دنبال این دختر می گردد در حالی که او را نمی شناسد، و تنها چیزی که از او دارد یک دستگاه پخش موسیقی می باشد...

خلاصه داستان : این فیلم داستان «سه کله پوک» است به نام های «لری»، «مو» و «کرلی» که تلاش می کنند خانه دوران بچگی خود را پس بگیرند، اما این سه به طور اتفاقی درگیر توطئه قتلی می شوند و در آخر از یک نمایش تلویزیونی واقع نما سر می آورند و...

خلاصه داستان : ترانه سرای ناموفقی به نام دیوید سویل ، طی حوادثی عجیب و پس از آشنایی با سه سنجاب آوازخوان: به نام های آلوین ، سایمن و تیودور به موفقیت زیادی می رسد و ماجراهای تازه و جالبی برایش پیش می آید…

خلاصه داستان : رایدن ملبی (آلکسیس بلیدل) دختر جوانی که پس از چهار سال تحصیلات دانشگاهی فارغ التحصیل شده است، اکنون از فکر بازگشت به خانه دوران کودکی و روبرویی با خانواده کمی غیر معمولی و عجیبش دچار استرس شده و تصمیم می گیرد بدنبال کاری برای خودش بگردد، اما او در این بین با شخصی آشنا می شود و این باعث می شود خودش را بهتر بشناسد، در واقع او بدنبال کار می گردد، بدنبال عشق می گردد، اما در نهایت خودش را پیدا می کند …

خلاصه داستان : «رالف» شخصیت بد یک بازی کامپیوتری است که میخواهد، همانند شخصیت خوب بازی که «فلیکس» نام دارد، یک قهرمان محبوب باشد. اما مشکل اینجاست که هیچکس آدم بدها را دوست ندارد. او تصمیم میگرد هرطور شده به آرزویش برسد، اما در این راه کل دنیایی که در آن است را دچار اختلال می کند...

خلاصه داستان : ادی سروانو که یک وکیل است بسیار پر مشغله است ، با این حال زن سابقش سعی می کند که هر وقت دخترش نئومی نیاز به حمایت والدین داشته باشد از دخترش حمایت کند. هنگامی که ...